کد خبر : 12619

پیش بینی بازار سرمایه متاثر از ۱۶ عامل

petroshimiha1

پتروتحلیل- محمود کلانتری*: عوامل تاثیر گذار بر روند بازار سرمایه و پیش بینی روند آتی با استفاده ازاین عوامل-

  1. نرخ دلار : یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر برابری نرخ ارز دو کشور نرخ تورم هر کدام از آن کشور ها می باشد.در حال حاضر تورم کشور ایالات متحده آمریکا در حدود ۱٫۸ درصد می باشد و تورم انتظاری سال جاری ایران در حدود ۳۵ درصد می باشد تفاوتی در حدود ۳۳ درصدی تورم باعث خواهد شد سالی ۳۳ درصد ریال نسبت به دلار بیشتر ارزش خود را از دست دهد. در حال حاضر دلار آزاد در نرخی حدود ۳۰۰۰۰ ریال به تعادل نسبی رسیده است و در صورتی که اختلاف ۳۳ درصدی بین تورم دو کشور تا پایان سال باقی بماند دلار میتواند به نرخی حدود ۴۰۰۰۰ ریال برسد. این فرضیات در صورتی درست خواهد بود که سایر عوامل تاثیر گذار بر برابری نرخ های عرض ثابت فرض شود.در ۱۰ سال گذشته فقط در ۲ دوره شاهد رشد بالای ۱۰۰ درصد شاخص در یک سال بوده ایم، که در آن دو دوره به دلیل یکسان سازی نرخ دلار شاهد جهش یکباره دلار بوده ایم، سال های ۱۳۸۲ و ۱۳۹۲ بازدهی شاخص به ترتیب ۱۲۵ و ۱۲۶ درصد بوده است.
  2. تفاوت قیمت های بازار با ارزش های جایگزینی و خالص ارزش دارایی ها : در دو سال گذشته به دلیل افزایش یکباره نرخ دلار نسبت به ریال باعث شد که ارزش جایگزینی ریالی شرکت ها به یکباره رشد کند و به تبع آن افزایش قیمت بازار شرکت ها شود ولی در حال حاضر اکثر شرکت ها در محدوده ارزش جایگزینی خود قرار گرفته اند و یا به دلیل اینکه عدم پشتیبانی سودآوری شرکت از ارزش های جایگزینی قادر به رسیدن به ارزش جایگزینی نمی باشند. از طرفی دیگر رشد یکباره دلار باعث افزایش سود ریالی شرکت ها شد و به دلیل اینکه این رشد سودآوری به دلایل غیر بنیادی اتفاق افتاد و دلایل بنیادی شرکت را به همراه نداشته است می تواند یک عوامل منفی در بازده مورد انتظار در نظر گرفته شود.
  3. شرایط سیاسی و انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۲ : با انتخابات ریاست جمهوری و تغییراتی که در سیاست های خارجی ایجاد شد شاهد رشد مثبت انتظارات در سال ۹۲ بودیم اما برای بعضی از صنایع برتر مانند خودرویی ها نیاز به دید بلند مدت برای این انتظارات مثبت وجود دارد. اما این انتظارات باعث رشد کوتاه مدت قیمت سهام این شرکت ها شد و به دلیل اینکه هیچ تغییر بنیادی در کوتاه مدت در این صنایع ایجاد نشد، شاهد افزایش عرضه ها و کاهش قیمت شدید آن ها در چند ماه گذشته بودیم.
  4. عدم رشد مناسب شاخص در بین سال های ۸۹ تا ۹۱ نسبت به بازار های جایگزین و تغییر این روند در سال ۹۲ : عدم رشد مناسب شاخص در دوره دو ساله ۸۹ تا ۹۱ باعث شد تا این بازار نسبت به بازار های جایگزینی مانند مسکن و طلا بازدهی کمتری را کسب نموده و به این دلیل نتوانست جایگاه واقعی خود به عنوان یکی از روش های سرمایه گذاری را به درستی بین سرمایه گذاران بدست بیاورد. این عقب افتادگی در سال ۹۲ به دلیل ثابت شدن و حتی روند کاهشی بازار های جایگزین شاهد جاری شدن وجوه نقد از این بازار ها به سمت بازار سرمایه بودیم که یکی از عوامل رشد سریع بازار سرمایه این سرمایه های جذب شده از بازار های جایگزین بوده است .
  5. عدم شفافیت و رشد متداوم نرخ های فروش به دلیل تورم : یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار بر رشد سریع شاخص تورم بالای کشور در دو سال گذشته و رشد نرخ های فروش اکثر شرکت ها در کوتاه مدت می باشد . به دلیل رشد مداوم نرخ های فروش شرکت ها تعدیل های مثبت خوبی را اعلام می نمودند تا جایی که به دلیل ثبات نرخ ها در ماه های اخیر در آخرین گزارش های منتشره از اکثر شرکت ها شاهد تعدیل منفی نسبت به پیش بینی ها و یا تایید پیش بینی های قبلی بودیم . این در حالی بود که به دلیل انتظارات مثبت بیشتر از واقع سهامداران از شرکت ها باعث افزایش عرضه ها در بازار سهام شد.
  6. ورود شرکت هایی با سرمایه بالا و رشد چند صد درصدی آن ها : ورود شرکت های پالایشگاهی و پتروشیمی و رشد مناسب آن ها کمک زیادی به رشد شاخص به دلیل وزن بالای این شرکت ها در محاسبه ی شاخص نمود.
  7. تبلیغات گسترده و عدم مدیریت صحیح منابع جدید : تبلیغات گسترده و فراوان صورت گرفته در رسانه ی ملی و نشریات از سمت شرکت بورس و زیر مجموعه های بازار سرمایه، شاهد رشد تقاضا در سال گذشته در بازار سرمایه بودیم اما به دلیل عدم مدیریت درست این منابع از طریق افزایش سرمایه برای به بهره برداری رساندن طرح های افزایش تولید شرکت ها، این منابع باعث رشد بی رویه قیمت ها در سال ۹۲ شد، برآورده نشدن انتظارات سهامداران باعث افزایش عرضه ها در ماهای پایانی سال و بازدهی منفی شاخص در این دوره را رقم زد.
  8. معافیت های مالیاتی برای افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی : این معافیت مالیاتی باعث شد تا بسیاری از شرکت ها به فکر افزایش سرمایه از این محل افتاده و اعلام خبر افزایش سرمایه خصوصآ برای شرکت هایی که دارای زیان انباشته بودند باعث جلب توجه سرمایه گذاران و افزایش تقاضا برای این شرکت ها شد. ولی به دلیل اینکه این نوع از افزایش سرمایه باعث تغییر بنیادی در شرکت نمی شود، مگر در موارد خاص مانند شرکت هایی که زیان انباشته دارند یا شرکت هایی که به دلیل قیمت بالا حجم معاملات آن ها کاهش پیدا نموده است .
  9. مشکلات محاسباتی شاخص : وقتی شرکت ها به تقسیم سود می پردازند قیمت بازگشایی مجدد آن ها بعد از مجمع و تقسیم سود از لحاظ تئوریک به میزان سود تقسیمی کاهش می یابد. و این باعث خواهد که به میزان سود های تقسیمی شاخص هم کاهش یابد اما به دلیل اینکه پایه شاخص هم به میزان سود تقسیمی شرکت ها تعدیل می شود ما شاهد کاهش شاخص نیستیم. یعنی اگر قیمت های سهام شرکت ها را ثابت در نظر بگیریم باز هم شاخص به میزان سود های تقسیمی رشد خواهد کرد.
  10. عدم عرضه سهام توسط خصوصی سازی در ابتدای سال ۹۲ : در ابتدای سال خصوصی سازی نقش پررنگی در عرضه سهام به صورت خرد نداشت و عرضه های صورت گرفته از این سازمان به دلیل حجم تقاضای بالا هیچ مشکلی را ایجاد نمی نمود، اما در ماه های انتهایی سال عرضه های بی رویه خصوصی سازی بدون توجه به میزان کشش بازار باعث اشباع تقاضا در بازار و پیشی گرفتن عرضه ها شد که این امر یکی از دلایل ریزش بازار در ماه های پایانی سال ۹۲ می باشد .
  11. نرخ بهره بانکی : در چند ماه گذشته بانک ها اقدام به افزایش نرخ سود سپرده کرده اند و باعث جذب مقداری از نقدینگی بازار سرمایه به سمت خود شده اند . طبق تحقیقات انجام شده نرخ سود سپرده ی بانکی با حجم معاملات بورس اوراق بهادار رابطه عکس دارد چون مقداری از سرمایه موجود در بازار سرمایه را به سمت خود جذب خواهد کرد. از طرف دیگر افزایش نرخ بهره وام بانکی باعث افزایش هزینه های سرمایه ای شرکت ها و در نتیجه کاهش سود خالص آن ها خواهد شد. در حال حاضر میانگین نسبت هزینه های مالی به سود عملیاتی شرکت های بورس اوراق بهادار در حدود ۱۳ درصد می باشد و این در حالی است که اکثر این شرکت ها در حال بازپرداخت وام هایی هستند که با نرخ های بهره پایین چند سال گذشته را دارا می باشد و نرخی بسیار پایین تر از نرخ های فعلی بانک ها می باشد و در صورتی که این روند وام گیری در شرکت ها ادامه پیدا نماید و میزان سود عملیاتی آن ها دچار تغییر نشود روند سودآوری آن ها با کاهش همراه خواهد شد.
  12. طرح های افزایش تولید : در طی دوسال گذشته به دلیل مشکلات متعدد مانند افزایش یکباره دلار ، تحریم ها متعدد ،عدم ارائه خدمات پس از فروش یا تامین قطعات مورد نیاز توسط شرکت های خارجی، عدم تقاضای کافی برای محصولات در سطح بین الملل، مشکلات بیمه ای و نقل و انتقال پول و ... شرکت ها قادر به اتمام پروژه ای خود در مدت مقرر نبوده اند و حتی می توان در مواردی بیان نمود به دلیل مشکلات موجود در فروش خارجی خود شرکت ها هم تمایلی به اتمام سریع این پروژه ها در شرایط حال حاضر ندارند.
  13. بودجه سالانه : مشکلات متعدد به دلیل اختلاف نظر بین دولت و مجلس و طولانی شدن ارائه بودجه دولت به مجلس باعث افزایش ریسک در بازار سرمایه و افزایش بازده مورد انتظار شد، به این دلیل شاهد افزایش عرضه ها در بازار بودیم. معمولا این افزایش ریسک هر ساله در زمان تصویب بودجه رخ می دهد اما در سال گذشته به دلیل تغییرات در سطح کلان دولت و نظرات و عقاید جدید ریسک بیشتری را متحمل نمود.
  14. طرح نفتی پارس جنوبی : صنعت پتروشیمی دارای بیشترین ارزش بازار و تاثیر در شاخص بورس اوراق بهادار می باشد. یکی از مشکلات اصلی این صنعت عدم گاز رسانی به میزان کافی و بموقع می باشد. در صورت راه اندازی پارس جنوبی و افزایش بهره برداری از میادین گازی می توان انتظار افزایش میزان خوراک و به ظرفیت کامل رسیدن شرکت های پتروشیمی می تواند باعث افزایش سود آوری آن ها و روند مثبت صنعت پتروشیمی و شاخص شود.
  15. تحریم های بین المللی : تحریم ها در چندین سال گذشته مشکلات متعددی را برای شرکت های بورسی ایجاد نموده است از جمله ورود قطعات مورد نیاز برای طرح های افزایش تولید شرکت های بزرگ ، عدم توانایی صادرات محصولات یا افزایش هزینه صادرات که باعث کاهش میزان فروش محصولات شرکت ها شده است و از طرفی عدم توانایی در واردات مواد اولیه در صنایعی که مواد اولیه وارداتی دارند به طور مثال صنعت خودر ، دارو یا واردات مواد اولیه به نرخ های بالا
  16. تغییر قوانین سرمایه گذاری در بورس از طرف سازمان بورس : تغییر قوانین متعدد مانند حذف معاملات گروهی ( ددد )، تغییر ساعت معاملات، ایجاد محدودیت در حجم فروش و ... برای جلوگیری از ضرر بیشتر سهامداران در کوتاه مدت باعث شد سهامداران باعث افزایش ریسک معاملات و کاهش کارایی بازار در کوتاه مدت شود و پس از بازنگری مجدد در محدودیت های اعمال شده دوباره شاخص روند نزولی خود را ادامه دهد .

نتیجه گیری :

۱٫مهمترین عوامل با اثر مثبت بر روند آتی بازار سرمایه:

  1. رفع کامل تحریم های بین المللی در عمل چون در حال حاضر با وجود اعلام رفع تحریم ها باز هم شاهد محدودیت های سابق می باشیم.
  2. راه اندازی فاز های پارس جنوبی و افزایش توان سود آوری بزرگترین صنعت بازار سرمایه
  3. رفع ابهامات موجود در بودجه کشور و قوانین هدفمندی یارانه ها
  4. نرخ تورم و افزایش نرخ دلار نسبت به ریال و به دنبال آن رشد ریالی شرکت های بورسی با درآمد دلاری
  5. افزایش عرضه های اولیه و ایجاد جذابیت برای سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادر و جذب منابع
  6. بهبود وضعیت اقتصادی کشور طبق برنامه ی چند ساله ی دولت و جذب سرمایه گذاری های خارجی و بازگشت دوباره شرکت های بزرگ در یکی از بزرگترین صنایع بازار سرمایه مانند صنعت خودرو
  7. بهبود اقتصاد جهانی طبق پیش بینی ها در سال ۲۰۱۴ و افزایش تقاضا برای محصولات مختلف
  8. ۱٫ مهمترین عوامل با اثر منفی بر روند آتی بازار سرمایه :
  9. افزایش نرخ بهره بانکی و افزایش هزینه سرمایه و کاهش سود خالص شرکت ها : یکی از دلایلی که در چند سال گذشته افزایش سرمایه جذابیت چندانی برای شرکت ها نداشت اما در حال حاضر با رشد نرخ بهره وام ها هزینه تامین مالی از محل وام بانکی بسیار بالا می رود. تغییر استراتژی های تامین مالی از سمت وام در سال های گذشته به سمت افزایش سرمایه در سال جاری می تواند تصمیم مناسبی از سوی شرکت ها باشد.
  10. احتمالات تغییرات مدیریتی در سازمان بورس اوراق بهادار و ایجاد ریسک سیستماتیک
  11. عرضه بیشتر از کشش بازار توسط سازمان خصوصی سازی، قابل ذکر است در بخش منابع بودجه سال ۹۳ تحت سرفصل واگذاری شرکت های دولتی ۱۵۰۰۰ میلیارد تومان شناسایی شده است و ۱۵۰ درصد نسبت به سال گذشته رشد داشته است.و از آنجایی که درآمد نفتی دولت با ریسک مواجه است در صورت کاهش آن منابع احتمال افزایش این واگذاری ها می باشد.
  12. عدم وقوع هر کدام از عوامل مثبت و عدم وصول بازده مورد انتظار سهامداران

به طور خلاصه با بررسی عوامل مختلف و تاثیر گذار بر روند گذشته و آتی شاخص میتوان نتیجه گرفت در سال هایی که دولت ها اقدام به یکسان سازی نرخ دلار در بازار و نرخ دولتی می نمایند شاهد رشد سریع شاخص خواهیم بود و در سال های بعد آن به دلیل تغییر روند یکباره میزان بازدهی بازار سرمایه شاهد استقبال کمتر سهامداران و حتی بازدهی منفی شاخص بوده ایم، اما به دلیل تورم موجود و کاهش محسوسی که شاخص در ماهای پایانی سال ۹۲ داشته و باعث اصلاح مناسب شاخص شده است، انتظار رشدی ملایم را در سال ۹۳ می توان داشت. بعد از فصل مجامع به دلیل عدم انتظار وجود تحولات بنیادی در وضعیت شرکت ها این رشد ملایم نمی تواند بیشتر از نرخ تورم موجود باشد. رشد ملایم و بازدهی منطقی از نکات مثبت محسوب می شوند و از ریزش های یکباره و هیجانی جلوگیری خواهد کرد تا سهامداران با تحلیل بنیادی و دید زمانی مناسب بتوانند به راحتی در این بازار سرمایه گذاری نمایند. بهترین استراتژی سرمایه گذاری در شرایط کنونی را می توان تحلیل بنیادی و خرید پله ای سهام این شرکت ها در ادامه بیان نمود.

نکته قابل توجه دیگر رشد P/E بازار در سال های بعد از یکسان سازی نرخ دلار و کاهش در سال های بعد از آن بوده است به طوری که ما شاهد رشد P/E بازار تا ۱۱ در سال های ۸۲ و ۸۳ و کاهش آن در سال ۸۴ به ۲٫۸۸ واحد بوده ایم ولی بعد از خارج شدن هیجانات از بازار دوباره شاهد رشد P/E به حدود ۶ واحد بوده ایم. اتفاق در دو سال گذشته تکرار و روند مشابهی را در حال طی کردن می باشد. نرخ سود سپرده بانکی تاثیر به سزایی بر روند P/E بازار دارد و در بلند مدت بر اساس هم تعدیل می شوند.

* کارشناس سرمایه گذاری بهمن

ارسال نظر