کد خبر : 46152

جهش تقاضای پتروشیمی تضمین شده است اما باید رشدی پایدارپذیر داشته باشیم؛

تقاضای ۵ رزین مصنوعی تا سال ۲۰۴۰ به ۳.۴ میلیارد تن می رسد

پیش‌بینی می‌شود تا 2050 تقاضا برای محصولات پتروشیمی تا 30 درصد افزایش پیدا کند، اما تولیدکنندگان مجبور خواهند بود از طریق بهره‌گیری از فناوری‌های موجود یا جدید، از جمله کراکرهای الکتریکی، و محصورسازی و ذخیرۀ کربن و هیدروژن، انتشار کربن خود را بطور چشمگیری کاهش بدهند.

تقاضای ۵ رزین مصنوعی تا سال ۲۰۴۰ به ۳.۴ میلیارد تن می رسد

پتروتحلیل-یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای 30 سال اخیر، کاهش تعداد افرادی است که در فقر مطلق زندگی می‌کردند.

در سال 1999، 1.9 میلیارد نفر از جمعیت جهان با درآمدی کمتر از 1 دلار و 90 سنت در روز (طبق تعریف بانک جهانی از فقر مطلق) زندگی می‌کردند. علیرغم وقفه بوجود آمده ناشی از همه‌گیری کرونا در این روند، این رقم در اکتبر 2020 به 698 میلیون کاهش پیدا کرده است.

صرف سطح درآمد برای فرار از درد و رنج خانمان‌سوز فقر مطلق کافی نیست. در صورتی که کالاها و خدمات اساسی در دسترس نباشند، پول داشتن مسئله‌ای را حل نمی‌کند.

نکته خطیر در موضوع تعدیل فقر، تأمین کافی چیزهایی است که جهان ثروتمند وجودشان را بدیهی می‌شمارند. مواد خام برای ساخت غالب کالاهای تولیدی، محصولات پتروشیمی و پلیمری را نیز شامل می‌شود.

تقریباً هیچ زنجیره تولید مهمی، نمی‌توانست بدون محصولات پتروشیمی به کار خود ادامه بدهد.

برای مثال تجهیزات پزشکی، سرنگ، کیسه خون، روپوش بیمارستان، ماسک صورت، قوطی قرص، و ورق قرص و دارو. هیچ‌کدام از این‌ها بدون محصولات پتروشیمی قابلیت تولید نمی‌داشتند.

همچنان‌که مردم از فقر مطلق بیرون آمدند و اقتصادها به سمت ثروتمندتر شدن رفتند، خدمات روز پزشکی نیز بیشتر در دسترس مردم قرار گرفت.

پلی‌اتیلن، و فیلم رزین پلی‌اتیلن ترفتالات، موجب شدند تا محصولات غذایی تازه و سالم بمانند. عدم دسترسی به محصولات غذایی، از بزرگ‌ترین عوامل سوء تغذیه در جهان در حال توسعه نبود. بلکه دلیل سوء تغذیه در این کشورها، مصرف خوراکی‌هایی فاسد شده بود.

در این حوزه نیز لوله‌های آب تولید شده از پلی‌اتیلن سنگین باعث ارتقاء میزان برداشت محصولات زراعی و تأمین آب آشامیدنی شد و لوله‌های فاضلاب تولید شده از پلی‌وینیل کلرید (پی‌وی‌سی) نیز سیستم‌های تصفیه مدرن را بوجود آوردند.

تلفن‌های همراه و موتورهای اسکوتر (تأکید می‌کنیم که طبیعتاً از محصولات پتروشیمی تولید می‌شوند) امکان بالا رفتن مردم از نردبان درآمدی را فراهم کردند.

تلفن‌ها برای سازماندهی کسب‌وکارهای کوچک و دسترسی به اعتبارهای خرد استفاده شد، و اسکوترها نیز برای رفتن به بازارها و رسیدن به قرارهای ملاقات در سر ساعت مقرر.

پوشاک پلی‌استری ارزان و بادوام بود و قابلیت تولید در حجم بالا را داشت و زمین‌هایی که می‌توانستند صرف کشت محصولات خوراکی شوند را برای کشت پنبه تصاحب نمی‌کرد.

همچنان‌که میلیون‌ها نفر از نردبان درآمدی بالاتر رفته و از فقر مطلق فاصله قابل توجهی گرفتند، این افراد توانایی یافتند تا برای اولین بار رایانه، تلویزیون، ماشین لباس‌شویی، یخچال، و خودرو بخرند.

این نکته دلیل وجود داده‌های بخش چپ نمودار در ابتدای مطلب را برای‌مان نمایان می‌کند.

آنچه مشاهده می‌کنید مقایسه تقاضای جهانی برای پنج رزین مصنوعی (آکریلونیتریل بوتادین استایرن، پلی‌استایرن انبساطی، فیبر پلی‌استر، پلی‌استایرن، و پی‌وی‌سی) در جهان توسعه یافته و جهان در حال توسعه است. در این‌جا بر 20 سال اخیر، از 2001 تا 2020 تمرکز می‌کنم.

داده‌های عرضه و تقاضای آیسیس نشان می‌دهد که مصرف انباشه جهان توسعه یافته از این پنج پلیمر، 579 میلیون تن بوده است. در جهان در حال توسعه نیز، این رقم، 1.4 میلیارد تن بوده است.

20 سال آینده بیش از پیش حول محور جهان در حال توسعه است؛ اگر چین را جزو این جهان حساب کنیم

حالا به داده‌های بخش راست نمودار نگاه کنید.

در بیست سال آینده از 2021 تا 2040، طبق پیش‌بینی‌ها تقاضای جهان توسعه یافته برای این پنج پلیمر با افزایشی 10 درصدی به 637 میلیون تن خواهد رسید. درحالی‌که طبق برآوردها تقاضای جهان در حال توسعه با رشد 134 درصدی به 3.4 میلیارد تن می‌رسد.

همانطور که هفته گذشته اشاره کردم، در زمینه پلی‌اتیلن و پلی‌پروپیلن نیز ماجرای مشابهی وجود دارد.

البته می‌توان استدلال کرد که در پیش‌بینی‌های 20 سال آینده نباید چین را به‌عنوان کشوری در حال توسعه قلمداد کنیم. حتی در حال حاضر نیز، باتوجه به برخی شاخص‌ها، این کشور به سبب رشد اقتصادی قابل توجه‌اَش در جایگاهی مابین اقتصادهای توسعه یافته و در حال توسعه قرار دارد.

طبق این مقاله بی‌بی‌سی، در سال 1990، بیش از 750 میلیون نفر از مردم چین (بیش از دو سوم جمعیت این کشور) زیر شاخص بین‌المللی خط فقر قرار داشتند.

بی‌بی‌سی در این مقاله اضافه می‌کند که تا سال 2012 این رقم، به کمتر از 90 میلیون کاهش پیدا کرده، و تا 2016 (آخرین سالی که آمار و ارقام بانک جهانی در این زمینه در دسترس است)، جمعیت زیر خط فقر چین به 7.2 میلیون نفر (0.5 درصد از کل جمعیت این کشور) رسیده است.

در صورتی که در پیش‌بینی‌های 2021 تا 2040، چین را به جهان توسعه یافته اضافه کنیم، آمار و ارقام کاملاً متفاوت خواهد بود.

جهان توسعه یافته بعلاوه چین 3 میلیارد تن از مصرف انباشته را به خود اختصاص خواهند داد در حالی‌که کشورهای جهان در حال توسعه (آفریقا، آسیا و اقیانوسیه، کشورهای شوروی سابق، غرب آسیا، و آمریکای جنوبی و مرکزی) 993 میلیون تن مصرف خواهند داشت.

دلیل این اختلاف بسیار زیاد در مصرف آن است که طبق پیش‌بینی‌ها سهم چین از تقاضای جهانی بر پنج رزین ذکر شده بین سال‌های 2021 تا 2040 در بازه 58 تا 60 از کل سهم جهانی خواهد بود. سهم این کشور در 2001، 27 درصد بود که تا سال 2020 به 59 درصد افزایش پیدا کرد.

اما مجدداً به گزارش بی‌بی‌سی، نخست وزیر چین لی که‌چیانگ سال گذشته اعلام کرد که هنوز 600 میلیون نفر از جمعیت این کشور ماهیانه 1000 یوآن (معادل 154 دلار) درآمد دارند. به گفته وی این رقم برای اجاره خانه در شهرها کافی نیست.

همچنین احتمال می‌رود که چین به‌عنوان واصل جهان در حال توسعه ایفای نقش کند. این امر می‌تواند از طریق برون‌سپاری تولیدات کم‌ارزش‌تر، واردات مواد خام از جمله نفت، گاز و پتروشیمی، و سرمایه‌گذاری در حوزه زیرساخت بواسطه ابتکار کمربند و جاده (راه ابریشم) محقق شود.

ازاین‌رو منطقی است که چین را در ستون کشورهای جهان در حال توسعه نگه داریم.

پتروشیمی‌های متعارف تنها راه تحقق این تقاضا

خواسته همه ما می‌بایست مشاهده این حجم از رشد پتروشیمی در جهان در حال توسعه باشد زیرا این شاخص نشان‌دهنده پیشرفت بیشتر در مبارزه با فقر مطلق است.

این نوع از رشد همچنین به معنای فاصله‌گیری هرچه بیشتر مردم با فقر مطلق و حرکت به سمت طبقه میان‌درآمد است.

البته ما باید در رابطه با نحوه تحقق این تقاضا واقع‌گرا باشیم. بعید است که فناوری‌های بازیافت بتوانند در مقیاسی کافی به تحقق این تقاضا کمک کنند.

بازیافت شیمیایی برخی اوقات به‌عنوان راه‌حلی معجزه‌آسا قلمداد می‌شود؛ جایگزینی کلی بجای ساخت تعداد بیشتری از کراکرها و ریفورمرهای بخار، و واحدهای پایین‌دستی متعارف.

دلیلش آن است که این فرایند مخلوطی از پس‌ماندهای پلاستیکی را به نفتا تبدیل می‌کند. از نفتا نیز می‌توان برای تولید هر پلیمری استفاده کرد. بازیافت مکانیکی بازه محدودتری از پلیمرها را به ما می‌دهد.

اما تصورات بر این است که بازیافت شیمیایی تا ده سال دیگر تجاری‌سازی خواهد شد. احتمال می‌رود که مقیاس واحدهای تجاری بسیار اندک باشد.

می‌بایست واحدهای بازیافت شیمیایی بسیار زیادی ساخته شوند تا تقاضا مورد تحقق قرار بگیرد و در نتیجه هزینه‌های سرمایه‌گذاری بالا خواهد بود.

همچنین هنوز کاملاً مشخص نیست که بازیافت شیمیایی در مقیاس بزرگ نسبت به پتروشیمی‌های متعارف ردپای کربنی کمتری داشته باشد؛ بویژه باتوجه به این‌که حداقل برخی از ظرفیت‌های جدید و متعارف پتروشیمی از فناوری‌های تعدیل کربن استفاده می‌کنند (نظرات بنده درباره این فناوری‌ها و تبعات‌شان در ادامه مطلب آمده است).

ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که، واحدهای بازیافت شیمیایی، درکنار نفتا، حجم قابل توجهی دیزل نیز تولید می‌کنند.

آیا امکان دارد که افزایش دسترسی‌پذیری دیزل موجب بی‌اشتیاقی به استفاده از خودروهای الکتریکی شود؟ این مسئله برای توازن کربن بازیافت شیمیایی در مقابل پتروشیمی متعارف چه معنایی خواهد داشت؟

ما می‌بایست این موضوع را نیز در نظر داشته باشیم که پتروشیمی تا چه میزان عمیقی با زنجیره‌های تولید عجین است.

همچنان‌که فشارها برای رفتن به سمت پایداری‌پذیری افزایش پیدا می‌کند استفاده از پلاستیک یک‌بار مصرف نیز می‌تواند با دیگر مواد جایگزین شود.

اما تصور کنید چه میزان هزینه تحقیق و توسعه برای جایگزینی پلاستیک‌های متعارف در خودرو، دستگاه‌های پزشکی، بسته‌بندی پزشکی، و کالاهای سفید (وسایل آشپزخانه) و وسایل الکترونیکی نیاز است. و البته فرض بر این است که این فعالیت‌های تحقیق و توسعه‌ای اصلاً موفقیت‌آمیز باشند.

اگر بخواهیم رشد 134 درصدی تقاضا برای پنج پلیمر فوق‌الذکر را در جهان در حال توسعه محقق کنیم (و همانطور که پیشتر گفتم همه‌مان باید خواهان چنین رشدی باشیم) تنها گزینه واقع‌گرایانه ساخت تعداد بیشتر واحدهای پتروشیمی متعارف است.

افزایش فشار برای ساخت ظرفیت تولید پایدار 

یک پرسش معقول در این زمینه این است: چه تعداد واحد متعارف به نحوی پایدار و با بهره‌گیری از تکنولوژی‌های تعدیل‌کننده کربن ساخته خواهد شد؟

سؤال معتبر دیگر در برگه امتحانات صنعت ما عبارت است از: اکثر این واحدها در کجا ساخته خواهد شد؟

جو چَنگ، دبیر بخش تجارت شیمیایی آیسیس، در این تحلیل خود اشاره می‌کند: «سهام‌دارها در حال فشار آوردن به شرکت‌های بزرگ نفتی برای تغییر راهبردهای‌شان در جهت حل مسئله تغییرات اقلیمی هستند.»

وی همچنین می‌افزاید: «این امر موجب سرعت دادن به تلاش‌های شرکت‌های نفتی و شیمیایی در جهت کربن‌زدایی خواهد شد، که تبعاتی بسیار عینی برای آینده تأمین محصولات خواهد داشت. سه شرکت بزرگ نفتی (اکسان‌موبیل، شورون، و شل) در 26 ماه مه زیر نور توجهات قرار گرفتند.»

صندوق سرمایه‌گذاری و کنش‌گر سیاسی «موتور شماره 1» در یک مبارزه نیابتی بسیار رقابتی، حداقل دو نفر از نامزدهایش را به هیئت مدیره 12 نفره اکسان‌موبیل وارد کرد.

موتور شماره 1 در حال فشار آوردن به اکسان‌موبیل برای تعیین اهداف تعدیل انتشار گازهای گلخانه‌ای مطابق با قرارداد پاریس (که اساساً باید تا 2050 به برآیند صفر برسد) و بهره بردن از مزایای فرصت‌های دوران گذار صنعت انرژی است.

پیشنهاد یک سهام‌دار برای شورون مبنی بر کاهش قابل توجه انتشار گازهای گلخانه‌ایِ «گروه 3» که از سوی مدیریت مورد مخالفت قرار گرفته بود، در جلسه سالانه سهام‌داران با 61 درصد آرا تصویب شد.

در این میان، در هلند یک دادگاه ناحیه‌ای در لاهه حکم داد که شرکت شل می‌بایست انتشار گازهای گلخانه‌ای را تا سال 2030، 45 درصد کاهش بدهد؛ علیرغم این‌که شرکت در هدف‌گذاری‌های خود کاهش 20 درصدی را تعیین کرده بود. شل که تاکنون به انتشار برایند صفر کربن تا 2050 متعهد شده، برای حکم درخواست تجدید نظر داده است.

مقاله تحلیلی فوق‌الذکر همچنین گزارش می‌دهد:

• دائو کمیکال برنامه دارد تا خالص انتشار کربن خود را تا سالانه 5 میلیون تن (معادل 15 درصد تا 2030) کاهش دهد در حالی که خط مبنای 2020 این شرکت برای صفرسازی برآیند انتشار کربن تا 2050 رقم می‌خورد؛ از جمله تأثیر مزایای محصولات.
• در ماه مارس، شرکت باسف اعلام کرده که قرار است به هدف‌گذاری خود به منظور کاهش 25 درصدی انتشار CO2 تا 2030 از خط مبنای 2018 تا برایند صفر در 2050 شتاب خواهد داد؛ با این‌که برنامه دارد یک پروژه بزرگ کراکر و مشتقات را در جنوب چین بسازد.
• در طرف نفت نیست، همه شرکت‌های بزرگ نفتی اروپا مثل شل، بریتیش پترولیوم، توتال، و رپسول متعهد شده‌اند که تا 2050 به برایند صفر انتشار کربن برسند.
• در آمریکا، کانوکوفیلیپس و اوسیدنتال پترولیوم هدفگذاری برایند صفر انتشار کربن را در اواخر 2020 اعلام کردند. کانوکوفیلیپس قصد دارد انتشار گازها را در بهره‌برداری‌های خود تا 2050 به برایند صفر برساند. اوسیدنتال هدف دارد در بهره‌برداری‌های خود تا 2040 به برایند صفر رسیده و در استفاده از محصولات خود تا 2050 برایند صفر را محقق کند.

گزارش شاخص آژانس بین‌المللی انرژی در زمینه مسیر رسیدن به وضعیت برایند صفر

آژانس بین‌المللی انرژی در ماه گذشته گزارش مهم و تاریخی خود را با عنوان «برایند صفر تا 2050 - نقشه راه برای بخش انرژی جهانی» منتشر کرد.

طبق گزارش آژانس، سهم سوخت‌های فسیلی از سبد انرژی می‌بایست از نزدیک به چهار پنجم در وضعیت فعلی، به کمی بالاتر از یک پنجم در 2050 کاهش پیدا کند.

آژانس همچین می‌افزاید که علاوه بر پروژه‌هایی که تاکنون تا 2021 تحت تعهد قرار گرفته‌اند، در نقشه راه برایند صفر این سازمان، سرمایه‌گذاری جدید برای نفت و گاز مورد نیاز خواهد بود.

این یک تحول شگفت‌انگیز است باتوجه به آن‌که این گروه انرژی چندملیتی 28 کشور عضو خود را در زمینه سیاست‌های انرژی مورد مشاوره قرار می‌دهد. این کشورها یا عضو آژانس هستند و یا عضو همراه آن.

این وضعیت گذار فشار بیشتری بر پالایشگاه‌هایی وارد می‌کند که هم‌اکنون نیز با گذار به خودروهای الکتریکی دست و پنجه نرم می‌کنند. گزارش آژانس ادامه می‌دهد، پالایشگاه‌های بیشتری تعطیل خواهند شد؛ احتمالاً بجز پالایشگاه‌هایی که تولیدات خود را بر تأمین محصولات پتروشیمی متمرکز سازند.

آژانس در مورد حوزه پتروشیمی می‌نویسد: پیش‌بینی می‌شود تا 2050 تقاضا برای محصولات پتروشیمی تا 30 درصد افزایش پیدا کند، اما تولیدکنندگان مجبور خواهند بود از طریق بهره‌گیری از فناوری‌های موجود یا جدید، از جمله کراکرهای الکتریکی، و محصورسازی و ذخیرۀ کربن و هیدروژن، انتشار کربن خود را بطور چشمگیری کاهش بدهند.»

آژانس می‌افزاید، به منظور دستیابی به هدف برایند صفر، نیاز است تا سهم تولید پتروشیمی‌هایی که از فرایند‌های تعدیلی کربن بهره می‌گیرند از 1 درصد در 2020 به 13 درصد در 2030 و 93 درصد در 2050 افزایش پیدا کند.

همچنین نیاز است تا میزان محصورسازی CO2 از سوی پتروشیمی‌ها از 2 میلیون تن در 2020 به 70 میلیون تن در 2030 و 540 میلیون تن در 2050 افزایش یابد. آژانس ادامه می‌دهد، و همچنین نیاز است که ظرفیت برق‌کافت در محل برای هیدروژن سبز از میزان صفر در 2020 به 38 گیگاوات در 2030 و 210 گیگاوات در 2050 برسد.

همچنین طبق گزارش آژانس، بازیافت پلاستیک نیز نقشی بزرگ در دستیابی به وضعیت برایند صفر ایفا خواهد کرد.

شاید این‌گونه باشد. این موضوع، همان‌طور که اشاره کردم، بسته به آن است که این بخش از لحاظ انتشار کربن به وضعیت خنثی برسد یا خیر. به نظر من، ما تحلیل چرخه عمر کافی برای دستیابی به نتایج محکم در دسترس نداریم. ما همچنین باید هزینه‌های سرمایه‌گذاری را مورد لحاظ قرار بدهیم.

البته نیاز است که در حوزه کربن پیشرفت داشته باشیم، زیرا هسته مشکل ما در این صنعت عبارتست از: به گزارش آژانس، بخش‌های شیمیایی، فولاد، و سیمان از میان تمام صنایع در حدود 70 درصد از انتشار CO2 را به خود اختصاص می‌دهند که سهم هر کدام از این سه حوزه  نیز، از این میزان تقریباً برابر است.

تعدیل کربن در پتروشیمی‌ها جهانی خواهد شد

کشورهای بزرگ غربی با بیشترین فشار را از سوی سرمایه‌گذاران مواجه خواهند شد.

بلک‌راک، بزرگ‌ترین شرکت مدیریت دارایی، پشت برخی از نامزدهای موتور شماره 1 برای هیئت مدیره اکسان‌موبیل بود. همچنین احتمال می‌رود سرمایه‌گذاران بطور کلی از اعطای وام‌های بیشتر به پروژه‌های هیدروکربنی جلوگیری کنند.

بسیاری از شرکت‌های بخش انرژی و پتروشیمی در جهان در حال توسعه، یا نسبتاً و یا کاملاً دولتی هستند. بنابراین احتمال می‌رود که به اندازه شرکت‌های خصوصی از نظر مسائل تأمین مالی با فشار مواجه نشوند.

می‌توان استدلال کرد که سرمایه‌گذاری‌های پالایشگاهی در چین به سرعت ادامه پیدا خواهد کرد و بیشتر تولید آن‌ها نیز به خوراک پتروشیمی اختصاص پیدا خواهد کرد.

احتمال دارد واحدهای پتروشیمی جهان در حال توسعه، فناوری‌های جدید تعدیل کربن مثل کوره‌های الکتریکی، و هیدورژن سبز را به سبب هزینه‌ها یا دسترسی‌پذیری‌شان، بکار نگیرند.

در این میان، احتمال می‌رود شرکت‌های غربی نیز در به سبب هزینه مضاعف تعدیل کربن و دشواری جذب سرمایه برای پروژه‌های هیدروکربنی، در توانایی خود به منظور توسعه ظرفیت پتروشیمی با محدودیت مواجه شوند.

همچنین احتمال دارد سرمایه‌گذاری در جهان در حال توسعه از سوی شرکت‌های غربی نسبت به رقبای محلی‌شان به سبب هزینه‌های مدیریت حوزه کربن قدرت رقابت کمتری داشته باشد. همین قضیه برای صادرات به جهان در حال توسعه نیز صادق است.

اما باتوجه به صحبت‌هایم با مدیران صنعت در آسیا و غرب آسیا و تعهد قرص و محکمی که در آنان نسبت به تعدیل کربن مشاهده کرده‌ام، به نظر برونداد این‌گونه نخواهد بود.

به اعتقاد من، چین در مسیر ساخت فناوری‌های تعدیل کربن خودش برای واحدهای پتروشیمی و پالایشگاهی حرکت خواهد کرد.

این موضوع به چین کمک خواهد کرد که در تلاش برای فراز از تله طبقه میان‌درآمد خود، از زنجیره ارزش تولید بالا برود. عمل‌پوشانی به وعده ها در زمینه کاهش انتشار گازها اعتبار چین در جامعه بین‌المللی و جایگاه جغراسیاسی این کشور را تقویت خواهد کرد.

در صورتی که برخی کشورها انتشار کربن صنعتی خود را کاهش ندهند، ممکن است بحث مالیات‌ها و تعرفه‌های کربن به وسط بیاید. همان‌طور که داده‌های آژانس بین‌المللی انرژی نشان می‌دهد، بدون مواجهه با انتشار گازها در صنعت پتروشیمی، کاهش این شاخص در حوزه صنعت بسیار سخت خواهد بود.

صنایع اتحادیه اروپا به دنبال شرایط رقابتی هستند. احتمال دارد اتحادیه اروپا بر کشورهایی که از نظرش به میزان کافی از سیاست‌های کاهش انتشار کربن تبعیت نمی‌کنند تعرفه و مالیات کربن اعمال کند.

اتحادیه اروپا در سال 2020، بزرگ‌ترین شریک تجاری چین بود. چین از هم‌اکنون به سبب افزایش هزینه‌های نیروی کار ناشی از پیری جمعیت، برای حفظ مزیت رقباتی خود در حوزه صادرات به زحمت افتاده است.

نتیجه‌گیری: تحقق پایدارپذیر تقاضا 

شکی نیست که حجم تقاضای پتروشیمی در بازه 2021 تا 2040 بسیار زیاد خواهد بود. طبیعتاً ممکن است که پیش‌بینی ما از عدد دقیق این حجم تقاضا درست نباشد، اما روند تقاضا همان‌گونه است.

رشد مصرف محصولات پتروشیمی در جهان در حال توسعه نیاز به افزایش عرضه بسیار زیادی دارد.

و اگرچه بازیافت نیز می‌تواند در این میان نقش مهمی ایفا کند، اما انتظار این‌که بازیافت بتواند این حجم عظیم تقاضا را محقق کند غیرواقع‌بینانه است.

چالش کلیدی ما در صنعت پتروشیمی، مسئله چگونگی ساخت کراکرها، ریفورمرها و واحدهای پایین‌دستی جدید است؛ به نحوی که از نظر کاهش انتشار کربن بهره‌وری بسیار بالاتری داشته باشند.

و البته باید این‌قدر در مورد بازیافت صحبت نکنیم، و بیشتر بر چالش حل بحران جهانی پس‌ماندهای پلاستیکی تمرکز داشته باشیم. این مسئله تنها از طریق ارائه سیستم‌های جمع‌آوری زباله به 3 میلیارد جمعیتی که از داشتن چنین سیستم‌هایی بهره‌مند نیستند، صورت می‌پذیرد.

همچنان‌که ما به دنبال راه‌هایی برای مدیریت کسب‌وکارهای خود به نحوی پایدارپذیر هستیم، همچنین باید اطمینان یابیم که جامعه و قانون‌گذاران‌مان نیز از نقش حیاتی پتروشیمی در فراهم‌سازی بسیاری از کالاها و خدمات ضروری زندگی، کاملاً آگاه باشند.

ما یک «صنعت قدیمی و کثیف» نیستیم. ما صنعتی هستیم که مردم برای زندگی بدان احتیاج دارند.

نوشته جان ریچاردسون/ترجمه: مهدی کائینی

 

ارسال نظر