کد خبر : 35950

پاسخ های مخالفان پالایشگاه سازی

پاسخ های مخالفان پالایشگاه سازی

پتروتحلیل- همایون دارابی: پس از انتشار مطلب "چرا نظر حامد قدوسی در مورد صنعت پالایشگاهی درست نیست؟"دو پاسخ برای مطلب دریافت کردم نخست ایرادی که دکتر علی علامه عزیز گرفتند در بحث اشتغال زایی پالایشگاه ها و دیگری پاسخی که دکتر قدوسی عزیز مطلب دادند.

اما در مورد این دو پاسخ آقای علامه در پاسخی که دادند صنعت پالایشگاه را غیر اشتغال زا دانستد این مساله در مورد صنعت پتروشیمی و پالایشگاه به صورت کلی صحیح است اما ایراد جدی نیست چرا که در صنعت پالایشگاه اشتغال در دو بخش صورت می گیرد نخست بخش ساخت پالایشگاه است که عموما یک پالایشگاه ۳۲۰هزار بشکه ای حدود ۴سال زمان برای ساخت نیاز دارد هم اکنون پالایشگاه استار ترکیه که توسط سوکار آذربایجان در ازمیر در حال ساخت با ظرفیت ۲۱۴هزار بشکه در روز و برآورد هزینه بالغ بر ۵٫۶میلیارد دلار بین هشت تا ده هزار نفر در حال کار در فاز ساخت دارد.پس از ساخت البته میزان اشتغال در پالایشگاه کاهش یافته و به هزار نفر به صورت مستقیم می رسد یا در پالایشگاه بندرعباس در حال حاضر ۱۴۵۰نفر مشغول به کار هستند اما این تمام نقش یک پالایشگاه در اشتغال نیست صدها شغل به صورت مستقیم و غیر مستقیم به پالایشگاه مرتبط هستند هماهنگونه که در پالایشگاه اصفهان شاهد هستیم علاوه بر خود پالایشگاه پتروشیمی اصفهان,صنایع شیمیایی ایران, نفت سپاهان و نفت جی نیز مستقیم به تولید آروماتیکها ,الکیل بنزن خطی,روغنها و قیر از محصولات پالایشگاه می پردازند و در نهایت هر چند سرمایه گذاری برای یک شغل در صنعت پالایشگاه سنگین است اما کیفیت و پایداری شغل قابل توجه است در همین حال سرمایه گذاری در رشته های زیر مجموعه می تواند به توسعه بیشتر اشتغال کمک کند.

مساله دومی که دکتر علامه تاکید داشتند این بود که چرا در حال حاضر نفت ارزان آذربایجان و کردستان عراق در پالایشگاهها مصرف نمی شوند که این امر به دلیل مخالفت وزارت نفت با واردات نفت از خارج باز می گردد.

اما در مورد پاسخ دکتر قدوسی که البته استناد به بندی از نوشتار اینجانب کرده بودند که در پایین آورده می شود:

-پالایشگاهها گردش مالی عظیمی را در اقتصاد ایجاد می کنند و از نظر قلب اقتصاد انرژی محسوب می شوند به پالایشگاهی نظیر بندرعباس اگر نگاه آرمانی بکنیم این شرکت سالانه ۱۱۱میلیون بشکه معادل ۳۲۰ هزار بشکه نفت در روز نفت خام در یافت می کند اگر ارزش هر بشکه نفت خام را ۵۰دلار فرض کنیم شرکت ۵٫۵۵میلیارد دلار مواد خام دریافت می کند اگر حاشیه سود ۱۰دلاری در تصفیه و هزینه ۵دلاری در مخارج پالایشگاه را مد نظر قرار دهیم شرکت به صورت مستقیم و غیر مستقیم ۵۵۵میلیون دلار به اقتصاد محلی پول تزریق کرده و۱٫۱(میلیارد)دلار سود خواهد داشت در حالی که هزینه ساخت این پالایشگاه با درجه پیچیدگی ساده در حدود ۲۰هزار دلار بر بشکه روزانه یا نزدیک ۶٫۴میلیارد دلار است که به سادگی قابل توجیه اقتصادی است.در همین حال اگر ۳میلیارد دلار به ساخت این پالایشگاه اضافه کنیم به سادگی حاشیه سود آن به بیش از دو برابر افزایش می یابد..

آنچه دکتر قدوسی با برداشت از مطلب بالا رخ داده است البته احتمالا به دلیل آنکه کلمه میلیارد پس از ۱٫۱در تایپ افتاده بوده کاملا دچار خطا شده است.

ولی اتفاقا عدد و رقمی که آقای دارابی در مطلب ارائه کرده‌اند کار را آسان کرده‌اند. گفته‌اند اگر یک پالایش‌گاه جدید با ظرفیت ۳۳۰ هزار بشکه در روز ساخته شده سودی در حد ۵۵۰ میلیون دلار عاید کشور می‌شود٬ چه چیزی از این به‌تر! من هم اتفاقا با اعداد و ارقام ارائه‌شده توسط ایشان موافقم ولی دعوت می‌کنم که از خودمان بپرسیم این ۵۵۰ میلیون دلار سود با چه هزینه سرمایه‌گذاری برای کشور به دست خواهد آمد؟ گفته‌اند با ۶.۴ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری. خیلی خوب! اجازه بدهید این مثال ساده را با همین سه عدد به عنوان یک موردکاوی تحلیلی در درس فاینانس انرژی بررسی کنیم

این بند از نوشتار به گرافی که خود دکتر قدوسی در مطلب خودشان آورده بودند استناد شده بود و جالب آنکه ایشان ۵۵۵میلیون دلار هزینه پالایش که به اقتصاد محلی تزریق می شود(شامل حقوق و استهلاک و مواد مصرفی )را بدون توجه به ۱٫۱میلیارد دلار سود عملیات مورد استناد قرار داده اند.لذا با احتساب تنها هزینه پالایش بقیه محاسبات خود را انجام داده اند که عجیب است.لذا جا دارد ایشان هزینه پالایش ۵دلار به ازای هر بشکه و ۱۰دلار سود پالایشگاه ساده و تا ۲۰دلار سود پالایشگاههای پیچیده را برای محاسبات خود منظور کنند. و نتیجه گیری خود را اصلاح کند.

همانگونه که گفته شد ساده ترین نوع محاسبات در اینجا لحاظ شده است که براساس مارجین برآوری است.

اما در مورد مزیت یا عدم مزیت ساخت پالایشگاه در ایران از بعد اقتصادی می بایست به چند سوال اساسی پاسخ داد نخست آنکه به مصرف رو به تزاید کشور چه پاسخی می بایست داده شود آیا امنیت انرژی کشور می بایست به واردات بنزین گره بخورد؟و تا چه زمان تهاتر نفت خام و بنزین می تواند صورت گیرد؟و در نهایت چگونه تهاتر نفت خام و بنزین برای یک پالایشگاه خارجی سود آور است و برای یک پالایشگاه در ایران نیست؟

دومین سوال به قیمت آتی نفت باز می گردد برآورد قیمت در سالهای آینده نفت چگونه است؟آیا نفت رو به افزایش خواهد رفت یا کاهش؟به صورت شفاف تر آیا در بیست سال آینده به قیمت ثابت نفت خام بیش از ۵۰دلار خواهد بود یا کمتر از ۵۰دلار؟

پاسخ به سوال دوم اهمیت فوق العاده ای دارد چرا که سود آوری پالایشگاه در قیمتهای کمتر نفت خام به مراتب بیش از قیمت بالا نفت است در واقع در هنگام کاهش بهای نفت خام مجموع ارزش فرآورده های نفتی به میزان کمتری از نفت خام کاهش می یابد.در این شرایط صرف پالایشگاه داری افزایش می یابد.

از آنجایی که مجموعه تحولات بازار نفت نشان از ورود بازار انرژی به عصر پسا کربن دارد و حرکت بازیگران بزرگ بازار نفت نظیر آمریکا و عربستان نیز نشان می دهد امید چندانی نمی تواند به رشد بهای نفت در سالهای آینده داشت لذا به صورت برآوردی صنعت پالایشگاه داری مزیت خواهد بود.

و به همین خاطر است که کشورهای تولید کننده نفت خام نظیر عربستان به خرید پالایشگاهها روی آورده اند که نمونه آن خرید پالایشگاه پورت آرتور آمریکا,و یا رقابت برای خرید پالایشگاههای در کره ,ژاپن و چین است چرا که به درستی فضای آینده اقتصاد انرژی را درک کرده اند جای که نفت خام فراوان و ارزان بوده و سود ده تا ۲۰دلاری پالایش نفت داری اهمیت است چرا که حاشیه سود قابل ملاحظه ای را نسبت به قیمت فروش نفت خام ایجاد می کند این امری است که در مطلب دکتر قدوسی به صورت عجیبی رد شده است قطعا ده دلار بیشتر در هنگامی که نفت ۴۰دلار است به مراتب با اهمیت تر از ده دلار در نفت ۱۰۰دلاری است و اگر شما اطمینان داشته باشید که نفت ارزان خواهد بود باید برای کسب این حاشیه سود تلاش کنید و نگذارید این حاشیه سود به پالایشگاه دارها برسد.

حال به سوال اول باز می گردیم که به هر حال ما نیازمند تامین نیازهای مصرفی خود هستیم فروش میعانات گازی به صورت تصفیه نشده و همچنین فروش نفت سنگین به قیمت ارزان هر دو در حالی که کشور به واردات بنزین وابسته است چیزی جز هدر دادن منابع نیست.برای پاسخ به این نیازها ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس از میعانات در دستور کار قرار گرفته است هر چند این پالایشگاه از برنامه اولیه ۶ساله ساخت خود عقب است اما با لحاظ ۳میلیارد یورو هزینه ساخت,۵۰درصد وام و ۵۰درصد آورده سهامداران,نرخ مالیات ۵سال اول ۵درصد و بعد ۲۵درصد و نرخ wacc معادل ۱۵درصد,هزینه ثابت سالیانه ۱۲۰میلیون یورو و هزینه متغییر ۵۰میلیون یور و نرخ خوراک ۵۴٫۸۸یورو بر بشکه با طول عمر ۲۵سال و استهلاک ۱۰درصد محاسبات باز بینی شده در سال ۹۴ برای خوراک ۳۶۰هزار بشکه در روز کاملا توجیه پذیر بوده و با نرخ بازدهی داخلی ۳۹درصد دوره بازگشت سرمایه ۷ساله را داشته است.

این پالایشگاه و سود آوری متصور برای آن البته به صورت ناقص مبنا طراحی پروژه های سیراف شده است که البته طرح دارای مشکلات فنی خاصی است.اما درمورد پالایشگاههای نفت خام به ویژه نفت سنگین وضعیت پیچیده است واقعیت آن است که این پالایشگاهها در قیمت نفت خام پایین سود آوری بیشتری دارند تا در قیمت های نفت بالا.محدودیت دوم پالایشگاهها ظرفیت اولیه آنها و درجه پیچیدگی یا عدد نلسون آنهاست اما به طور کلی و قطعی این پروژه ها در قیمت کنونی نفت خام به ویژه نفت سنگین مقرون به صرفه هستند.در همین حال نباید فراموش کرد ایران مزیت دسترسی به نفت ارزان کشورهای همسایه را که فاقد دسترسی به آبهای آزاد هستند را دارد لذا این مزیت یعنی هزینه سواپ یا هزینه انتقال نفت خام به سود پالایش گر افزوده می شود.

حال در این فضا طرحهای نظیر پالایشگاه های نفت قشم ,آناهیتا یا هرمز قابل بررسی است هرمز که پالایشگاهی مشابه بندرعباس بوده و البته اینک از بندرعباس به جاسک منتقل شده است یک نمونه از بررسیها در مورد توجیه پذیری طرحهای نفت سنگین است.بررسیها با شرایط مشابه سرمایه گذاری در ستاره خلیج فارس نشان دهنده لزوم ساخت پالایشگاهها پیچیده با فرآیند های کرانینگ است که خود بحثهای فنی خاص خود را دارد.اما به صورت کلی با قیمت نفت خام ۴۰دلار این طرحها با ظرفیتهای بیش از ۳۰۰هزار بشکه و با درجه پیچیدگی بالا داری مزیت اقتصادی هستند.بقای ایران در بازار جهانی نفت در شرایط کنونی نیازمند سرمایه گذاری در صنعت پالایشگاهی است در حالی که رقیب بزرگ ایران عربستان در حال خرید پالایشگاههاست و روسیه ,آمریکا و کانادا ظرفیت تولید نفت خود را بالا می برند ایران می بایست با سرمایه گذاری در بازار فرآورده از طریق بهسازی پالایشگاهها ,افزایش ظرفیت و ساخت پالایشگاههای جدید و جذب تولیدات کشورهای همسایه از تنگنایی که در چند سال آینده دچار آن خواهد شد رها کند تنگنایی که در آن نفت خام فروشی تنها در قالب ارزان فروشی و خرده فروشی امکان پذیر است.

ارسال نظر