کد خبر : 46903

کمک روسیه به ایران برای توسعه ذخایر حیاتی گاز

• بعد از سال‌ها برنامه‌ریزی، ایران در حال اقدام برای افزایش تولیدات فاز 11 پارس جنوبی است. • فاز اول شامل حفاری 30 چاه به علاوه ساخت و احداث دو سکوی تولید، هر کدام شامل 15 چاه می‌شود. • به دنبال آغاز جنگ اوکراین، چین مسیر را برای آغاز فعالیت روسیه در فاز 11 پارس جنوبی هموار کرد.

کمک روسیه به ایران برای توسعه ذخایر حیاتی گاز

پتروتحلیل-هم‌راستا با تکمیل اخیر خط لوله صادرات نفت گوره-جاسک، افزایش تولیدات از میادین نفتی بسیار غنی غرب کارون تا حداقل یک میلیون بشکه در روز در طی دو سال آتی، و تداوم ساخت تولیدات ارزش افزوده پتروشیمی تا حداقل 100 میلیون تن در سال تا پایان 2022، و بهینه‌سازی تولیدات گاز از میدان عظیم پارس جنوبی از اولویت‌های اول ایران است. در بازار جاری گاز جهانی، با سوالاتی در رابطه با عرضه‌های آینده، احتمالاً این امر از اولویت‌های اصلی ایران بوده، و این کشور از روسیه خواسته تا به تسریع و افزایش تولیدات گاز از فاز 11 پارس جنوبی همیشه بحث‌برانگیز کمک کند. با 14.2 تریلیون متر مکعب ذخایر گاز به علاوه 18 میلیارد بشکه میعانات گازی برآورد شده، پارس جنوبی در حدود 40 درصد از ذخایر گازی ایران با میزان برآورد شده 33.8 تریلیون متر مکعب (عمدتاً در مناطق جنوب فارس، بوشهر و هرمزگان واقع شده‌اند) و 80 درصد از تولیدات گاز کشور را تشکیل می‌دهد. بخش پارس جنوبی به مساحت 3700 کیلومتر مربع از حوضه 9700 کیلومتر مربعی مشترک با قطر (به شکل 6000 کیلومتر مربع گنبد شمالی)، مکانی حیاتی برای کشور در جهت حفظ تولیدات گاز طبیعی به میزان حداقل 1 میلیارد متر مکعب در روز است.  

بگفته جواد اوجی، وزیر نفت کشور، هدف اصلی ظرفیت تولید فاز 11، 57 میلیون متر مکعب در روز بوده، و این هدف تولید همچنان برقرار است. به گفته شرکت پتروپارس، توسعه‌دهنده اصلی این پروژه در ایران، هدف اول برنامه جاری توسعه، شامل حفاری 30 چاه به علاوه ساخت و احداث دو سکوی تولید، هر کدام شامل 15 چاه، با هدف تولید 2 میلیارد فوت مکعب (56.6 میلیون متر مکعب در روز) در روز، و همچنین 80 هزار بشکه گاز طبیعی مایع (اِل‌اِن‌جی) می‌باشد. این امر مستلزم ساخت تاسیسات اضافی مرتبط با گاز طبیعی مایع (LNG) و دو خط لوله 32 اینچی به طول 270 کیلومتر (کیلومتر) است. مرحله دوم برنامه توسعه به کاهش احتمالی فشار در طول سه سال اول تولید کامل، با نصب تدریجی تجهیزات فشار گاز مرتبط با تکنیک‌های مختلف بازیابی گاز خواهد پرداخت. 

همه این موارد در تئوری عالی به نظر می‌رسند، اما مشکل عملی ایران در پیشبرد اهداف در فاز 11 پارس جنوبی، عدم توانایی کشور در قراردادن تجهیزات، فناوری، فرآیندها، و افراد صحیح بر روی این پروژه - و حفظ آن‌ها در این پروژه برای تبدیل تئوری به واقعیت بوده است. چندین شرکت بین المللی سطح بالا زمانی در فاز 11 پارس جنوبی مشارکت داشته‌اند که به دلیل تشدید تحریم‌ها در سال 2011 تا 2012 یا اعمال مجدد تحریم‌ها در سال 2018، از آن عقب‌نشینی کردند. 

با توجه به اندازه و وسعت فاز 11، این مکان همزمان با خروج یک‌طرفه آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک در مه 2018، و در طی اعمال مجدد تحریم‌ها تا پایان سال، به کانون توجه ایالات متحده تبدیل شد. در آن زمان غول فرانسوی، شرکت توتال (در حال حاضر با نام توتال‌انرژی)، سهمی 50.1 درصدی در پروژه فاز 11 پارس جنوبی به ارزش 4.8 میلیارد دلار داشت، و در حدود 1 میلیارد دلار در آن پروژه سرمایه‌گذاری کرده بود. 

بگفته یکی از منابع که در آن زمان از نزدیک با وزارت نفت ایران فعالیت داشت: «عصر روز امضای موج بعدی سرمایه‌ها برای فاز 11، وزارت خزانه‌داری آمریکا با بانکداران ارشد این بانک که این پول را سازماندهی می‌کردند تماس گرفت و گفت، اگر تامین سرمایه صورت گیرد، آمریکا مجبور به آغاز تحقیقات تاریخی کامل در مورد کلیه معاملات بانک از سال 1979 با هر کشوری که توسط ایالات متحده در لیست سیاه قرار گرفته بود، خواهد شد، و به دولت فرانسه نیز همین امر را گوشزد کرد.» او به اویل‌پرایس گفت: «وزارت خزانه‌داری آمریکا در پیامی به تمام شرکت‌های فرانسوی گفت، تا زمانی‌که توتال در ایران است، این شرکت‌ها صاحب هیچ پروژه بزرگی در ایالات متحده نخواهند شد، اما در صورت عقب‌نشینی توتال، آمریکا پروژه مشابهی را در جهت جبران برای این شرکت فراهم خواهد کرد.» 

همانطور که انتظارش می‌رفت، شرکت فرانسوی از پروژه فاز 11 عقب‌نشینی کرده، و در همان مقطع شرکت ملی نفت چین براساس مفاد قرارداد به طور خودکار صاحب سهام 50.1 درصدی توتال شد و آن را به سهم 30 درصدی خود اضافه کرد. 19.9 درصد باقی مانده در اختیار پتروپارس بود. با توجه به پیشنهادات پرمنفعتی که به چین داده شده بود، شرکت ملی نفت این کشور کاملاً آماده توسعه فاز 11 پارس جنوبی بود. وزارت نفت ایران به مدت 9 سال به چینی‌ها به ارزش تمام گاز بازیابی شده از این سایت با فرمول هزینه/بازده شرکت ملی نفت چین در برابر ارزش بازار آزاد، تخفیف 15 درصدی ارائه می‌داد. ارزش خالص کل سایت در آن موقع به میزان 116 میلیارد دلار (مدت کوتاهی بعد از آن به 135 میلیارد دلار جهش کرد، و در حال حاضر بسیار بالاتر است) بود. 

به دنبال تهدیدات ضمنی مختلف از آمریکا، شرکت ملی نفت چین در رابطه با تمامی معاملات خود با ایران - و همچنین فاز 11 پارس جنوبی - گفت که در صورت در اختیارگیری تمام عملیات فاز 11 پارس جنوبی به علاوه سهم 80 درصدی جدید خود، در جهت تامین مالی و بهره‌برداری، آماده استفاده از واحد بانکی «ویژه» خود - بانک کونلون - می‌باشد. بانک کونلون در آن زمان و هم‌اکنون، سوابق عملیاتی قابل توجهی در این حوزه داشته، و در بین سال‌های 2012 تا 2015 همزمان با تحریم‌های سازمان ملل متحدد بر تهران، برای جابجایی ده‌ها میلیارد دلار پول نفت به کار گرفته شد. بیشتر تسویه حساب‌های این بانک در آن زمان به یورو و رنمینبی چین بود و در سال 2012 به دلیل انجام تجارت با ایران، توسط خزانه‌داری ایالات متحده تحریم شد. این تحریم‌ها هیچ تاثیر قابل توجهی بر بانک کونلون و چین نداشتند. 

اگرچه در جنگ تجاری با چین تحت هدایت رئیس جمهور غیر قابل پیش‌بینی سابق، ایالات متحده فشار خود بر چین را تشدید کرد، و به خصوص درصدد افزایش تحریم اکثر شرکت‌های فناوری مهم کشور از جمله شرکت هوآوی برآمد. این امر به همراه قرارداد 25 ساله چین و ایران که تعهدات چین نسبت به جمهوری اسلامی را تا میزان زیادی افزایش داده بود، پکن را بر آن داشت تا در هر جای ممکن از میادین نفتی و گازی ایران، از سر و صدای فعالیت خود بکاهد. پروژه فاز 11 پارس جنوبی در صدر این لیست قرار داشت، بنابراین شرکت ملی نفت چین در اکتبر 2019 به طور علنی از این پروژه عقب‌نشینی کرد. 

با این اوصاف، فعالیت‌های چین در فاز 11 - و مکان‌های دیگر در ایران و عراق - به طور کامل متوقف نشد، و تنها ظاهر آن تغییر کرد تا احتمال واکنش غیر قابل پیش‌بینی ترامپ کاهش یابد. منبع ایرانی گفت: «نادیده گرفتن تمام تحریم‌های ایالات متحده بر واردات نفت و گاز ایران از سوی چین یک چیز بود، اما مستقر کردن شرکت‌های بزرگ خود در ایران در آن مقطع همزمان با تنش‌های بالا میان دو کشور، چیز دیگری بود.» وی افزود: «در آن زمان تحریم‌های آمریکا شامل تحریم چین به دلیل نقض حقوق بشر علیه اقلیت‌های مسلمان منطقه سین‌کیانگ، و تشدید تحریم‌ها علیه هوآوی به دلیل جاسوسی سایبری و سرقت فناوری شد.» 

به گفته یک منبع نزدیک به دستگاه امنیت انرژی اتحادیه اروپا، چین با این باور که جو بایدن نسبت به همتای پیشین خود چالش کمتری در رابطه با حوزه قدرت جغراسیاسی ایجاد خواهد کرد، آماده بازگشت همه‌جانبه به فاز 11 و دیگر بخش‌های پارس جنوبی بود. با این حال، بعد از تهاجم روسیه به اوکراین در 24 فوریه، کاخ سفید شی جین پینگ رئیس جمهور چین را روشن کرد که باید در معاملات خود با شرق اروپا و همچنین غرب آسیا به آرامی گام بردارد. در نتیجه، با توجه به همکاری گسترده و عمیق میان چین و روسیه در نقاط حساس سیاسی متعدد در سراسر جهان، چین راه را برای ورود روسیه به فاز 11 پارس جنوبی هموار کرد. 

این ورود عظیم در مقایسه با تفاهم‌نامه‌های امضا شده در ژوئیه میان نماینده شرکت دولتی روسیه، گازپروم، و شرکت ملی نفت ایران در سطح پایین‌تری جلوه کرد، اما از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. هم‌راستا با دیگر توافق‌های صورت گرفته در تفاهم‌نامه همکاری، مدیریت روسیه در فاز 11 (و نقش مکمل پتروپارس)، کنترل قابل توجهی به روسیه نسبت به منابع گازی ایران خواهد داد.

ارسال نظر