کد خبر : 45433

ماجرای آشنا و در عین حال غریب حباب بورس ایران

ماجرای آشنا و در عین حال غریب حباب بورس ایران

0C5D450D-633E-4ACD-9D7B-D58618C29FF9
پتروتحلیل- داستان فراتر از سرازیر شدن سیل پس‌اندازها به بورس به سبب نبود محل‌های دیگر سرمایه‌گذاری است. 

در حدود پنج سال قبل، سرمایه‌گذاران بازار نوظهور هیجان بسیاری نسبت به چشم‌انداز بورس ایران داشتند. برداشته شدن تحریم‌ها در قبال اعمال محدودیت بر برنامه هسته‌ای این کشور در دیدرس قرار داشت. در نتیجه آن صادرات نفت، منبع اصلی ارز خارجی ایران، افزایش می‌یافت و اقتصاد آن را تقویت می‌کرد. و امید بود که به زودی ایران در شاخص‌های سهام رهگیری شده از سوی سرمایه‌گذاران جهانی دربرگرفته شود. طبیعتاً این سناریو جهش خرید از سوی خارجی‌ها را در پی داشت.

اما اتفاقات بگونه دیگری رقم خوردند. تحریم‌ها در 2016 برداشته اما در 2018 مجدداً از سوی آمریکا اعمال شدند. صادرات نفت رفته‌رفته کاهش یافت. بورس ایران شاهد جهش بود، اما بسیار بعدتر از آنچه همه انتظار داشتند اتفاق افتاد و تقریباً هیچ خارجی نقشی در آن نداشت. و بیشتر از آن‌که جهش باشد، حباب بود. تنها ظرف چند ماه در سال جاری، قیمت سهام‌ها مثل موشک بالا رفت (مراجعه به نمودار).

از آن زمان، حباب ترکیده است. از اوایل اوت، قیمت سهام‌ها در حدود 25 درصد سقوط کرده؛ و از منظر ارزهای خارجی سقوط آن بسیار بیشتر نیز بوده است. یک منطق پشت خرید جنون‌آمیز سهام این بود که ایرانی‌ها می‌خواستند خطر سقوط قدرت خرید ریال را از خود دور نگه دارند؛ تحریم‌ها باعث شده است نگه داشتن دلار در خارج از کشور نسبتاً پیچیده شود. وسوسه برانگیز است که بخواهیم ماجرا را این‌گونه تحلیل کنیم: وقتی پس‌اندازها جایی بجز بورس برای رفتن نداشته باشند، اتفاقات بدی می‌افتد. اما ماجرای ایران پیچیده‌تر از آن است.

با اقتصاد شروع می‌کنیم. فروپاشی تولید نفت در پی اعمال مجدد تحریم‌ها در سال گذشته منجر به کاهش 6 درصدی تولید ناخالص داخلی شد. فقدان درآمد نفتی به تأمین مالی دولت صدمه زده و ریال را تضعیف کرده است. اما به گفته ماچی وویتال از بنگاه امتلون کاپیتال (صندوق اروپایی که در ایران سرمایه‌گذاری می‌کند) اقتصاد ایران، تنها نفت نیست. ایران بازار داخلی 83 میلیونی غالباً جوان دارد؛ تقریباً مشابه ترکیه. گستره‌ای از صنایع، از کالاهای سفید (یخچال، ماشین لباسشویی، و...) و خودرو گرفته تا لوازم آرایشی و بهداشتی، و خوراکی‌های فراوری شده، به این بازار خدمات می‌دهند. تحریم‌ها تجارت خارجی را بطور کامل خفه نکرده‌اند. همسایه‌های ایران (مشخصاً عراق و افغانستان) فاقد زیرساخت صنعتی همتراز این کشور بوده و در نتیجه محصولات زیادی را از آن وارد می‌کنند. همسایگی آن شامل پاکستان، ترکیه، و امارات می‌باشد. کاهش پیوسته ارزش ریال در طول زمان صنایع غیرنفتی همچون پتروشیمی، فلزات، خدمات مهندسی، و حتی به گفته رامین ربیعی از شرکت سرمایه‌گذاری فیروزه (یک گروه خدمات مالی)، صنایع شکلات و شیرینی را نیز تقویت کرده است.

بازار بورس انعکاس این گوناگونی صنعتی است. صدها سهم در گستره گوناگونی از بخش‌ها وجود دارد. و به سبب این‌که نفت خام یک کسب‌وکار دولتی است، بورس، بیشتر اقتصاد غیرنفتی را بازتاب می‌دهد. در سال گذشته بازار عمدتاً به لطف افزایش درآمد صادراتی، روند خوبی را پشت سر گذاشت. مردم متوجه شدند. یک گروه دارایی جدید پیدا شده بود که نقش پوشش ریسک در مقابل ارزش رو به زوال ریال را ایفا می‌کرد. عرصه برای رشد هیجانی قیمت سهام در سال جاری، مهیا شد.

عامل محرک همه‌گیری کرونا بود که بطور مشخص ایران را سخت مورد هدف قرار داد. صنعت متوقف شد. ارز خارجی نایاب‌تر از قبل شد. به گزارش بن‌بست که بازار غیررسمی ارز را رهگیری می‌کند، از ماه ژانویه ریال نسبت به دلار بیش از نیمی از ارزش خود را از دست داده است. بانک مرکزی ایران، در تلاش برای محدود کردن زیان اقتصادی، سیل نقدینگی را روانه نظام بانکی کرد. تورم تا حدود 35 درصد افزایش یافت. نقدینگی خیلی زود مسیر خود را به سوی قیمت دارایی‌ها از جمله سهام پیدا کرد. حتی دولت ایران نیز از طریق یک عرضه اولیه بزرگ در آوریل بخشی از کسری درآمد خود را جبران کرد. همانند آمریکا، سرمایه‌گذاران خرد سرازیر شدند. به گفته ربیعی، تعداد افراد فعال در بورس ظرف چند ماه از 700 هزار به 5 میلیون نفر رسید.

در این‌جا مشابهت‌هایی با چین 2015 وجود دارد: ترس از کاهش ارزش ارز داخلی؛ اقتصاد ضعیف؛ سرمایه سرگردانی که جنون بورس را تغذیه می‌کند، و از سوی دولت مورد تشویق قرار می‌گیرد. آن ماجرا بد تمام شد. اما سهام تنها پوشش ریسک موجود در ایران نبود. ربیعی می‌گوید، از زمان اعمال مجدد تحریم‌ها توسط آمریکا، قیمت ملک در تهران شاهد جهش بوده است. تقریباً هر پوشش ریسکی در مقابل تضعیف ریال، ارزشی چند برابر پیدا کرده است؛ از سکه طلا گرفته تا ماشین دست دوم. افراد دیگر علائم حاکی از وضعیت حباب‌گونه ارزهای خارجی در ایران را متذکر شده‌اند. هرچه بیشتر بالا می‌روند، افراد، بیشتر به خرید و انباشت آن‌ها وسوسه می‌شوند. نایابی، نایابی به بار می‌آورد.

به گفته اسفندیار بتمن‌قلیچ از بورس و بازار (اندیشکده لندنی متمرکز بر اقتصاد ایران)، جهش بازار بورس به منظور جذب نقدینگی مازاد، کم‌خطرترین راه برای دولت ایران بود. درست است، افرادی که در قله ورود کردند، اکنون متحمل زیان سنگینی شده‌اند. اما حباب بورس به ارزهای خارجی، خودروی دست دوم یا ملک که همه‌شان هزینه‌های زندگی را بالا می‌برند، می‌ارزد. افراد خوش‌بین اشاره می‌کنند که چین توانست از جنون خودش جان سالم به در ببرد؛ ارزش بازارهای بورس آن به تازگی رکورد صعودی جدیدی زدند.

 

ارسال نظر