کد خبر : 38677

بن بست راه اندازی بازار شرکت های کوچک و متوسط

بن بست راه اندازی بازار شرکت های کوچک و متوسط

پتروتحلیل- همایون دارابی: موضوع راه اندازی بازار شرکت های کوچک و متوسط که فردا با معاملات پتروصنعت گامرون شروع می شود، موضوعی است که می بایست مورد توجه بازار قرار گیرد چرا که به نظر می رسد این بازار در گام اول در حال حرکت به بیراهی است که می تواند کل اهداف بازار شرکت های کوچک و متوسط را به بن بست بکشاند.

در تمام دنیا بازار شرکت های کوچک و متوسط برای حمایت از شرکت های نوپا راه اندازی می شود در ایران این بازار با عرضه پترو صنعت گامبرون که شرکت تاسیس شده در سال ۸۵که حقوق صاحبان سهام آن به قیمت اسمی ۴۶میلیارد تومان است راه اندازی می شود به نظر نمی رسد این بازار نیز همانند بازار دارایی فکری بتواند گره ای از مشکلات استارت اپ های ایرانی و شرکت های نوپا باز کند.

در حالی که همه در انتظار پذیرش شرکت های کوچک و متوسط در این بازار بودند، پذیرش یک شرکت پس از مدت ها در این بازار و سپس ارایه محدودیت خرید برای افراد حقیقی و حقوقی در این بازار چیزی نیست که به نفع بازار باشد. سوال نخست این است که چه ملاک های شرکتی را در این بازار قابل پذیرش کرده است یک نگاهی به دو شرکت صنایع شیمیایی سینا و پتروصنعت گامرون می اندازیم اولین شرکت در بازار دوم بورس و دومی به عنوان اولین شرکت بازار کوچک و متوسط-کلیه آیتم ها براساس گزارش های ۶ماهه دو شرکت و ارقام ارزشی به میلیون ریال.

%da%af%d8%a7%d9%85%d8%b1%d9%88%d9%86

حال سوال اساسی این است که براساس کدام مبنا شرکت صنایع شیمیایی سینا یک شرکت بزرگ و قابل درج در بازار دوم بورس و شرکت پترو صنعت گامرون شرکت کوچک و متوسط ارزیابی شده است؟ دوم چرا خرید سهام شرکت سینا برای سهامداران در حد سطحی آزاد ولی پترو صنعت گامرون با محدودیت های عجیب و غریب مواجه باشد؟ و اصولا یک سهامدار حقیقی چگونه می بایست با خرید ۵۰۰میلیون تومان سهام در زمره نهادیها قرار گیرد و در نهایت اصولا درج پتروصنعت گامرون در این بازار چه مزیتی برای این شرکت و بازار سرمایه و کل اقتصاد کشور داشته است؟ سوم چندسال پیش در اوج ابزار سازی بازار سرمایه موجی از اوراق همگی با قیمت اسمی یک میلیون ریال با نرخ سود ۲۰درصد که سه ماهه پرداخت می شود وارد بازار گردید نکته جالب در مورد تمام این اوراق که همگی یک سطح ضمانت و ریسک و بازارگردان داشتند اسامی مختلف آنها بود یکی اوراق مشارکت، یکی گواهی سپرده، یکی صکوک اجاره، یکی اوراق استصناع و....اما همه آنها یک ورقه با سود ثابت و قیمت ثابت بودند و هستند. آیا تنوع اسامی هدف تلقی می شود؟ به راستی تفاوت بازار اول و دوم بورس، اول و دوم فرابورس و حالا کوچک و متوسط چیست؟ آیا وقت آن نرسیده که یک استراتژی مدونی در بازار ارایه شود و کارکردها، جایگزین عناوین شود؟

ارسال نظر